تغییرات و من، مثل کارد و پنیر می مانیم، در مقابل تغییرات به شدت مقاومت میکنم و سفتم، مثل یک چوب، که اگر زیاد بهش فشار بیارید میشکنه.
این تغییرات شامل همه چیز میشه، هم خوب هم بعد، مثلا من سال پیش که میخواستم ماشینم و تبدیل به یه چیز بهتر کنم تا 3 هفته غم میخوردم و استرس داشتم، یا الان که از طرف شرکت باید بریم اینور آنور من همیشه هزار و یکی بهانه میارم که نرم.
حالا قصه ی جدید زندگی ما اینکه که باید آپارتمانی که سه سالی هست اجاره کردم تخلیه کنم و برم یه جای بهتر و نزدیک تر به محل کار، اینم شده برام هفت خوان رستم...
عنوان این مطلب محشر بود !
منم خیلی سخت می پذیرم تغییرات و خیلی سخت ...
شبیه شلدون کوپر توی بیگ بنگ تئوری می مونی